زندگی های ناتمام

باز هم عطش سیری ناپذیر قاچاقچیان سوخت قربانی گرفت. این بار معلمانی بودند که با هزاران آرزو به کلاس های درسشان نرسیدند.

شاعری ( معلمانی) که به پهلو افتاد/ند

مردند

با معمایی در مشت
و ماه
بر دندان‌هاشان تابید
ریز و درشت.

... چطور می تواند مرگ از تو گودالی پر کند؟

غلامرضا بروسان
از کتاب «مرثیه برای درختی که به پهلو افتاده است»، نشر مروارید، ۱۳۸۸

 (( بروسان نیز متاسفانه به همراه همسر و فرزند خردسالش در حادثه رانندگی در گذشت))

5 یار دبستانی نوشته- مرثیه ای است از لاتیدان در همین باره.

نظرات 6 + ارسال نظر
saeed دوشنبه 21 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 04:35 ب.ظ

این عطش سیری ناپذیر، یک پرده از این نمایش هولناک است. کارگردان شاید من و شما باشیم!!

مهران میرزاپور دوشنبه 21 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 11:49 ب.ظ

وقتی به حال خانواده هاو بچه هاشون فک میکنم واقعا ناراحت میشم . خدا بیامرزه

سعید ناتمی چهارشنبه 23 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 05:04 ب.ظ

این فاجعه دلخراش را به شما و همه فرهنگیان تسلیت عرض مینمایم.
به امید روزی که دیگر چنین حادثه ای تکرار نگردد.
روحشان شاد و یادشان گرامی...

عباس پنج‌شنبه 1 دی‌ماه سال 1390 ساعت 07:47 ق.ظ

ببنید آموزش پرورش برای بچه های یتیمشان کاری میکند یانه که فکرنکنم . خود معلم ها باید فکری بکنند

م ن سه‌شنبه 13 دی‌ماه سال 1390 ساعت 04:51 ب.ظ

http://mortezanik.blogsky.com/
مث یه گاو

مجید دوشنبه 23 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 06:51 ب.ظ http://gohre.persianblog.ir

سلام
روحشون شاد
اگه مایل باشین ما درخواست داریم شمارو لینک کنیم
در صورت موافقت یه سری به وبلاگ ما بزن و نظرت رو بگو و اگه خواستی مارو هم لینک کن.به هر حال سایتت هرمزگان شناسی هست و وبلاگ من هم درهمین رابطه هست
موفق باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد